به گزارش شهرآرانیوز - یکی از شیوههای آشنایی با بزرگان و اولیای خدا، معرفی آنان درقالب داستان و قصه است که در این روش، مخاطب به دور از خستگی الگوی عملی را برای خود به کار میگیرد که اثر حاضر با تاکید بر این روش به رشته تحریر درآمده است؛ بدین دلیل نویسنده درصدد بوده است که داستانهایی آموزنده از زندگانی کوتاه فاطمه زهرا (س) را بازگو کند تا مخاطب با مطالعه این کتاب، معرفت عملی و نظری اش درباره دختر پیامبر اکرم (ص) افزایش یابد.
نگارنده در این کتاب به فضایل و کمالات انسیه حورا اشاره کرده است. یکی از فضایل دارای اهمیت که در این اثر آورده شده، شیوه زندگی حضرت است که روش ارتباط ایشان با پیامبر (ص) و همسر خود، نحوه ازدواج و همچنین تربیت فرزندان را یادآوری کرده است تا شیوه زندگی زهرایی را به پیروانش القا کند. اخلاق فاطمی و عبادت فاطمی از داستانهایی است که در بخش فضایل به آن پرداخته شده است.
فصل بعدی به مصائب حضرت زهرا (س) اختصاص دارد. بخشی از این مصائب مربوط به سیدالشهدا (ع) است که از هنگام تولد تا زمان عاشورا و بعد از آن را بازگو کرده است. بخشی دیگر به مادر و پدر ایشان مرتبط است. مهمترین بخش این مصائب پس از رحلت حضرت رسول اکرم (ص) است که جریان هجوم به منزل فاطمه (س) و آتش زدن منزل ایشان، غضب کردن فدک و همچنین گریه و انذار بانوی بزرگوار را در قالب داستان بیان کرده است و این بخش از مصائب را با بستری شدن بانوی بزرگوار و شهادت ایشان به پایان میرساند.
نگارنده، فصل پایانی نوشته خود را به معجزات و کرامات حضرت زهرا (س) اختصاص داده است. کتاب «۳۶۰ داستان از فضایل، مصائب و کرامات فاطمه زهرا (س)» به قلم عباس عزیزی است که در سه بخش فضایل و مصائب و کرامات، داستانهایی کاربردی از زندگانی حضرت زهرا (س) را تدوین و تنظیم کرده است و مطالعه آن برای تمام اقشار جامعه مفید است.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «رسول خدا (ص) فرمودند: هنگامى که خداى تعالى حضرت آدم ابوالبشر را آفرید و از روح خود در او بدمید، آدم به جانب راست عرش نظر افکند. آنجا پنج شبح غرقه در نور به حال سجده و رکوع مشاهده کرد. عرض کرد: خدایا! قبل از آفریدن من، کسى را از خاک خلق کرده اى؟ خطاب آمد: نه، نیافریدم. عرض کرد: پس این پنج شبح که آنها را در هیئت و صورت همانند خود مى بینم، چه کسانى هستند؟
خداى تعالى فرمود: این پنج تن از نسل تو هستند. اگر آنان نبودند، تو را نمى آفریدم. نام هاى آنان را از اسامى خود مشتق کرده ام (و من خود آنان را نام گذارى کرده ام). اگر این پنج تن نبودند، نه بهشت و دوزخ را مى آفریدم و نه عرش و کرسى را، نه آسمان و زمین را خلق مى کردم و نه فرشتگان و انس و جن را.
منم محمود و این محمد است. منم عالى و این على است. منم فاطر و این فاطمه است. منم احسان و این حسن است و منم محسن و این حسین است...»